«هفتم اکتبر» اثرات عمیقی بر سیستم امنیتی غرب آسیا گذاشت. از آن مهمتر، اثرات این رویداد بر جوامع این منطقه است. این مقاله نشان میدهد اهل سنت لبنان با مشاهده دفاع حزبالله از هممذهبانشان، علقه بیشتری به آن پیدا کردهاند. «جوان» بدون تأیید یا رد همه ادعاهای مقاله، برای آشنایی بیشتر خوانندگان با تبعات و اثرات هفتم اکتبر، آن را منتشر میکند.
در پی حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل و تصمیم حزبالله به گشودن یک «جبهه پشتیبانی» برای غزه در لبنان، شکافهای فرقهای در لبنان عمیقتر شده است. احزاب اصلی شیعه از حرکت حزبالله حمایت کردند، حال آنکه چهرههای سیاسی مسیحی، بیشتر رویکردی انتقادی داشتند. با این حال، جامعه سنی از رفتار گذشتهاش که عمدتاً با «حزباللهستیزی» تعریف میشد، فاصله گرفت. ابتدا رهبران سنی از ابراز حمایت از عملیات طوفانالاقصی پرهیزی نداشتند، آن هم به رغم دشمنی با حزبالله و محور مقاومت طرفدار ایران که حماس هم بخشی از آن است. آنها این عملیات را یک امر کاملاً سنی میدیدند؛ برداشتی که با سخنان حسن نصرالله تقویت شد که گفت: «این عملیات صددرصد فلسطینی بود، چه در تصمیم و چه در اجرا.»
بلافاصله پس از آن اسرائیل بمباران غزه را آغاز کرد، مقامهای حماس از حزبالله انتقاد کردند و خالد مشعل گفت: «وقتی چنین جنایت وحشیانهای علیه غزه تدارک دیده میشود، انتظار بیشتری از متحدان حماس میرود.» هرچند وی افزود: «ما نباید انگشت را به سوی لبنان و حزبالله بگیریم»، بنابراین سنیهای همه جناحها اینطور برداشت کردند که احساسات عمومی اعراب و مسلمانان در حمایت از فلسطینیها، تناقضی با جبههگیریشان بر ضدایران و حزبالله ندارد، همچنین با فضای حاکم بر جهان عرب که از توسعهطلبی ایران نگران است.
دگرش ذهنی اهل سنت
با این همه، غزه به دگرشی در ذهنیت سنیها نسبت به حزبالله انجامید. اگر این حزب در جنگی مشارکت دارد که در نگاه بسیاری از آنها یک «نبرد سنی» است، در آن صورت معقول است که سنیها، در حالی که خودشان نمیتوانند کاری کنند، کمی همدلی نسبت به حزبالله که برای «آرمان» آنها میجنگند، داشته باشند. در حالی که در گذشته، آنها نسبت به تلفات حزبالله بیتفاوت بودند، به ویژه پس از مشارکت این گروه در سرکوب جمعیت اکثراً سنی در خیزش سوریه، سنیها امروز نوعی همدردی نسبت به تلفات حزبالله احساس میکنند. به همین شکل، حزب اصلی اسلامگرای سنی در لبنان یعنی جماعهالاسلامیه، ابتدا هیچ تناقضی میان آن همدلی با فاصله گرفتن از حزبالله و متحدانش نمیدید. عماد الحوت، نماینده این حزب در پارلمان لبنان این نکته را در بیانیه روشنی گوشزد کرد و گفت که سازمان او هرگز «ابزاری برای هیچ پروژه خارجی، چه شرقی و چه غربی نخواهد بود و ما بخشی از این محور نیستیم و هیچگاه بخشی از محوری نخواهیم بود که ممکن است امنیت عمق عربی ما را خدشهدار کند.» این رویکرد به ویژه از این حیث قابل توجه بود که از زمان انتخاب رهبری جدید جماعهالاسلامیه در سال ۲۰۲۲، این حزب شعارهای خود در «مقاومت علیه اسرائیل» را افزایش داده است.
همزمان جناحی که اصطلاحاً «سنی استریت» (Sunni street) خوانده میشود، عموماً با رویکرد احزاب اصلی سیاسی مسیحی مخالف بود که حزبالله را به خاطر کشاندن پای لبنان به جنگی جدید با اسرائیل محکوم میکردند. تقریباً در دو دهه گذشته، برای نخستین بار بسیاری از سنیهای لبنان احساس نزدیکی بیشتری به حزبالله دارند تا به احزاب مسیحی که پیش از این با آنها علیه حزبالله همگرایی داشتند. همزمان بسیاری از سنیها ترجیح میدهند گروههای سنی از دخالت در مقاومت برکنار بمانند چراکه بر این باورند این جامعه از نظر نظامی، اجتماعی و سیاسی در قیاس با حزبالله، ضعیف است. این پرهیز از نزاع، نسلهایی از سنیها را از فرهنگ فداکاری دورتر کرده است، برخلاف حزبالله و پایگاه طرفدارانش.
اسرائیل بیشتر محکوم میشود
در زمینه رویکرد جامعه سنی در برخورد با عملیات نظامی علیه اسرائیل از لبنان، تأیید کمتری را شاهد هستیم. دلیلش این است که بسیاری از لبنانیها، نگاه منفیای نسبت به حضور نظامی فلسطینیها در کشورشان بین سالهای دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ دارند. در حالی که سنیها درک میکنند فلسطینیها در لبنان، خواهان دفاع از فلسطین هستند، اما از اقدامات نظامی از لبنان برای یک آرمان غیرلبنانی استقبال نمیکنند. سنجش سیاستمداران سنتی سکولار سنی با احزاب مذهبی همچون جماعهالاسلامیه متفاوت است. آنها پژواک رویکرد عربی هستند که دخالت لبنان در غزه را رد میکند چراکه کشور را ویران خواهد ساخت. آنها همچنین از گسترش قدرت اسلامگرایان سنی هم هراس دارند و خواهان جلوگیری از فرسایش نفوذ سیاسی خود به سود اسلامگراها هستند. این نگرانی با کنارکشیدن سعد حریری از سیاست و خروجش از لبنان، تشدید شده است چراکه این رخداد، خلائی در جناح سنی برجای گذاشت و نیز نوعی افول را در توجه کشورهای عربی خلیج (فارس) به لبنان در قیاس با ۱۰ سال پیش پدید آورد.
رویکرد سنیها در زمینه عادیسازی با اسرائیل هم متنوع است. در حالی که سیاستمداران مشخصی در جامعه سنی خواهان پرهیز از مخالفت با کشورهای عربیای هستند که روابطشان را عادی کردهاند، افکار عمومی سنی به طور کلی، با چنین مسیری مخالف است. برای نمونه مساجد پیشتاز در لبنان از جمله مسجد بها حریری در سیدون و مسجد محمدالامین در حاشیه بیروت، در شبهای شلوغ رمضان، هیچ ابایی از محکومکردن همگرایی با اسرائیل نداشتند که خود بازتابی است از نگرش کلیتر سنیها در لبنان. حمله هفتم اکتبر و پیامدهایش این توان را دارد که گرایشهای اجتماعی و سیاسی سنیهای لبنان را از نو شکل دهد، هر چند رهبران سنتیتر نگران جایگاه و چشمانداز سیاسی و اجتماعی خودشان هستند، جماعهالاسلامیه و متحدانش، نگرش خودشان نسبت به مقاومت را دنبال میکنند. چنین رویکردهایی ممکن است جهتگیریهای اغلب متضاد جامعه سنی را پررنگ کند، اما به سختی میتوان آن را یک واقعیت جدید دانست.
ارنگی، هشتم آوریل ۲۰۲۴